Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-05-02@14:57:12 GMT

رز رضوي؛ يک اسکي باز حرفه‌اي و عاشق مسافرت

تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۳۵۵۷۹۳

خبرگزاري آريا - ماهنامه ديده بان - عباس وردي: شخصيتي کاملا پرنشاط که از هر طرف به آن نگاه مي کنيم ضد و نقيض هايي در آن وجود دارد که حتي خودش هم دلايل آن را نمي داند. رز يک دوست صميمي در زندگي اش دارد که هر جا او هست وي نيز وجود دارد و آن چيزي نيست جز ترس. البته اصلا نکته بدي نيست چون باعث شده خانم دکتر ما از کلي حاشيه سينما و سوپراستارها دور بماند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



من خيلي بازيگوش بودم

از دوران کودکي تان شروع کنيم و خاطرات تلخ و شيريني که در آن زمان داشتيد؟

دوران کودکي که به خودي خود بهترين دوران براي هر فردي در زندگي اش محسوب مي شود از خاطرات مهدکودک رفتن گرفته و بازي هايش تا مدرسه. من خيلي کودک بازيگوشي بودم در حدي که وقتي مادرم از خانه بيرون مي رفت با برادرم شروع مي کرديم به خراب کاري و زماني که مادرم باز مي گشت رويه عوض مي شد و مي شديم بچه هاي خوبي که همه مامان ها دوست دارند. مثلا ما کيسه هاي فريزر را پرآب مي کرديم و تا مامانم از خانه بيرون مي رفت و تا جا داشت کيسه هاي آبي بود که پرتاب مي کرديم به بيرون از خانه و يک بار مادرم مچ مان را گرفت و چشم تان روز بد نبيند.




دوست داشتيد وقتي بزرگ مي شويد چه کاره بشويد؟

دوست داشتم پزشک شوم اما برادرم رفت رشته مهندسي پزشکي و من هم به دنبالش از تجربي به رياضي تغيير رشته دادم و قبول نشدم و بعد تصميم گرفتم مترجمي زبان اسپانيايي بخوانم.

رابطه شما با دکترها چطور است؟

من از خون مي ترسم و اصلا دکتر رفتن، آمپول زدن و دندانپزشکي برايم ترسناک است.

با توجه به اين که کمي از فضاي سينما و تلويزيون دور شده ايد، الان چه مي کنيد.

فعلا مشغول کار تئاتر هستم اما سال گذشته دو کار سينمايي داشتم و در تلويزيون هم در سريال معماي شاه ايفاي نقش کرده بودم. به نظر خودم همين مقدار حضور کافي است و نمي دانم چرا جديدا همه اين سوال را از بازيگران مي پرسند، از طرفدار گرفته تا بقيه. احتمالا اخبار کارهاي بازيگران به درستي منتقل نمي شود. البته من فکر مي کنم مردم از دنياي روزنامه و مجله فاصله گرفته اند و به درستي قضايا را دنبال نمي کنند. از طرفي هم کار هنرمند کاملا بسته به روحيات و شرايط او است و شايد هنرمندي در يک سال 10 کار داشته باشد و در عين حال دو سال پشت سر هم اصلا کار نکند.

به نظرتان شما با مردمي که شناخته شده نيستند فرقي داريد؟

در ابتدا همه بايد يادمان باشد که اما از يک جا آمده ايم و به يک جا هم بر مي گرديم، بنابراين خيلي با هم تفاوتي نداريم اما خب در طول زندگي مان هر فردي به واسطه شرايط و نوع شغلش سبک زندگي متفاوتي دارد و هنرمندان هم به واسطه شغل شان سبک زندگي متفاوتي را دارند.

مي گويند سينما پولساز است و هر کس وارد اين حيطه شود پولدار خواهدشد. نظر شما چيست؟

مردم بايد بدانند در هر شغلي مي توان پولدار شد. چه بسا که يک بازيگر شايد کارش خيلي خوب باشد اما در فيلمي بازي کند که سرمايه گذاري و تبليغ خوبي براي فيلم صورت نگيرد و به طبع همين باعث مي شود که فيلم مورد توجه مردم قرار نگيرد و بازيگر هم ديده نشود. در نتيجه کار برايش پول به ارمغان نمي آورد. تمام شغل هاي ديگر هم همين است. اگر به تمام زوايا در آنها توجه نشود پول خوبي در بر نخواهدداشت.

البته اين روزها بودجه دولتي براي فيلم سازي بسيار کم است و بازيگران هم با اين ماليات هايي که بابت بازي در فيلم ها مي پردازند، خيلي شرايط خوبي ندارند. البته از سال 90 اين ماليات معاف شد که خيلي از بازيگران مثل خود من تا سال 94 اطلاعي نداشتيم و مبالغ هنگفتي را پرداخت کرديم.




بايد به همه جاي ايران سفر کرد

به جز بازيگري مشغول چه کاري هستيد؟

من از نظر شغلي که کار ديگري انجام نمي دهم اما غير از آن بيشتر وقتم را به ورزش کردن و مسافرت مي گذرانم. در روزش رشته اسکي را به صورت تخصصي دنبال مي کنم و 15 سال است که تا درجه مربيگري پيش رفته ام و غير از آن هم روزش هاي زيرشاخه بدنسازي را دنبال کردم.

چرا اسکي؟

يکي از ترس هاي زندگي من برف بود. با اين که سرما را دوست داشتم اما هميشه وقتي برف مي آمد فکر مي کردم اگر زمين بخورم خيلي دردناک خواهدبود. يک روز تصميم گرفت بر همين ترس غلبه کنم براي همين رفتم و اسکي را امتحان کردم. هم برف بود و هم زمين خوردن در آن زياد. با خودم گفتم آنقدر زمين مي خورم تا ترسم از برف بريزد اما خوب بعد از چند جلسه به اين ورزش علاقه مند شدم و آن را تا به امروز دنبال کردم.

اهل سفر هستيد و کجا را براي سفر ترجيح مي دهيد؟

همه جاي ايران را دوست دارم اما سفر به جنوب با يک گرما و گيرايي خاصي همراه است اما به نظر من بايد همه جاي ايران را ديد و صرفا نبايد گفت فقط برويم اينجا چون يک بار لذت برده ايم.

آدم خونگرمي هستيد يا نه؟

من آدم ها را دوست دارم و همين باعث مي شود ناخودآگاه با آدم ها به گرمي برخورد کنم و معمولا ديگران مي گويند آدم خونگرمي هستم.

مردم آزار نيستم اما خيلي از افراد اذيتم کردند!

رز رضوي چه کاري دوست دارد انجام بدهد که هم ديگران را متعجب مي کند و هم خوشحال؟

نه اينکه بگويم همين حالا اين کار را انجام مي دهم اما اگر شرايط کاري و مالي اين اجازه را به من بدهد دوست دارم رد آينده يک مدرسه براي کودکان نيازمند تاسيس کنم خصوصا آنهايي که پدر و مادران شان رفته گر و کارگر هستند تا دغدغه تحصيل اين کودکان را نداشته باشند.

روز اول مدرسه خودتان را يادتان هست؟

خيلي حال عجيبي داشتم خيلي گريه کردم و اصلا در صف مدرسه نمي ايستادم و تا پايان دوران دبستان هم مدرسه را دوست نداشتم اما از اول راهنمايي قضيه عوض شد و نفر اول منطقه شدم و از آن به بعد هم دوست نداشتم حتي يک نمره از نمراتم کم شود و درس عربي و معارف هم مورد علاقه من بودند.




آدم پرجنب و جوشي هستيد؟

اصلا. بيشتر خودم را آدم تنبلي مي دانستم و هميشه زماني که به من مي گفتند کار تئاتر انجام بده مي گفتم اين همه بيايم سر تمرين ها و دست آخر چند شب اجرا و تمام ولي امسال براي اولين بار تجربه بازي در تئاتر اينقدر برايم با تجربه هاي شيرين همراه بود که کمي به خودم آمدم و مي خواهم اين تلاش و تکاپو را ادامه دهم. البته فکر مي کنم شايد از صبح تا شب بشود خيلي کارهاي متفاوتي را انجام داد اما من اين کار را نمي کنم.

مردم آزاري؟

آدم مردم آزار نيستم اما خيلي از افراد من را اذيت کردند اما اين روزها برايم مهم نيست چون مي دانم افرادي که کاري ندارند ديگران را اذيت مي کنند و سعي دارند با حاشيه سازي براي ديگران خود سرگرمي ايجاد کنند.

وقتي کارمند بيمه بودم

رز رضوي اگر بازيگر نمي شد چه کار مي کرد؟

من قبل از اين که بازيگر شوم در بيمه دانا کار مي کردم و مدير آنجا هميشه به من مي گفت اين کار براي تو خيلي خشک است و من دو سال و نيم در آنجا کار مي کردم و مثل اين بود که تمام دنيا را روي سرم خراب کنند. او هميشه مي گفت تو به درد هنر يا جهانگردي مي خوري و خب آن زمان هيچ وقت به هنر فکر نمي کردم اما وقتي وارد هنر شدم فهميدم هر چقدر کار سخت تر باشد براي من لذتبخش تر هم هست.

الان خودتان از بيمه استفاده مي کنيد؟ ثالث و بدنه؟

حتما ثالث را هميشه دارم اما بيمه بدنه را فقط بعضي وقت ها انجام مي دهم. راستش هر وقت ماشين را بيمه مي کنم هيچ وقت تصادف نمي کنم و هر وقت که ماشين بيمه ندارد تق و توق به در و ديوار مي خورم.

چقدر تصادف مي کنيد؟

من زياد راننده خوبي نيستم و معمولا زياد به اين طرف و آن طرف مي خورم. آخرين بار هم شش سال پيش از در منزل که بيرون آمدن از روي جدول رد شدم.

ازدواج يهويي پيش مي آيد

در مورد اذيتي که سر قضيه ازدواج برايتان پيش آمد بگوييد؟

زياد بهش فکر نمي کنم چون اولا زندگي فردي هر کس به خودش مربوط است و با يان که تا حدودي به مردم حق مي دهم که بخواهند از زندگي هنرمندشان باخبر باشند ولي اينقدر بعضي مسائل شخصي پايه هاي زندگي فردي را تغيير مي دهند که مردم بايد اجازه دهند اين تغييرها از سوي همان فرد به مخاطبين شان اعلام شود و حرف هاي يک کلام و چهل و کلاغ ديگران را باور نکنند. من اين قول را مي دهم که هر زمان تغييري در زندگي من اتفاق بيافتد خيال شان جمع خودم اولين نفر آن را در همه جا اعلام مي کنم.

به ازدواج فکر مي کنيد؟

من خيلي فکر نمي کنم چون همه مي گويند يهويي پيش آمد و خب حتما براي من هم پيش نيامده البته اين روزها مشکلات و فشارهاي زندگي اينقدر زياد است که مردم عادي به کنار حتي دامن هنرمندان را هم گرفته و زندگي ها خيلي دوامي ندارد.





تلاش خودم را مي کنم و بقيه کار را مي سپارم به خدا

پول برايتان مهم تر است يا شهرت؟ مثلا اگر دو کار پيشنهاد شود که يکي برايتان شهرت بياورد و ديگري پول؟

من فکر مي کنم پول برايم ارزش بيشتري دارد چرا که مي دانم شهرتي که با انجام تنها يک کار به وجود بيايد يک هفته بعد از اتمام کار هم از بين مي رود و براي رسيدن به شهرت زمان لازم است.

تا به حال بين دوراهي تصميم گيري مانده ايد؟

من معمولا نمي توانم به تنهايي تصميم بگيرم. تلاش خودم را مي کنم و بقيه کار را مي سپارم به خدا چون باور دارم که او بهترين تصميم ها را برايمان مي گيرد. حتي اگر موفق نشوم مي دانم که زندگي ما از قبل منظم چيده شده است و ما خيلي نمي توانيم آن را عوض کنيم.

از سر کار بر مي گرديد و سر چهارراه بچه هاي کار جلوي ماشين تان را مي گيرند عکس العمل تان چيست؟

شيشه پاک کن ها را دوست دارم گاهي اينقدر وقت نمي کنم ماشين را کارواش ببرم که از آمدن شان خوشحال مي شوم و خيلي خوبه که هستند ولي اي کاش بشود سر و سامان شان داد و به اين شکل کار نکنند ولي در کل اينطور بچه ها را که مي بينم دلم برايشان مي سوزد اما بعضي از بچه ها هم رفتارشان از دنياي کودکي درآمده است و باورم نمي شود اين رفتار را انجام مي دهند و مي ترسم البته هميشه به آنها کمک مي کنم.

خيلي دوست دارم نقش مادر را بازي کنم

چه نقشي را خيلي دوست داريد بازي کنيد؟

خيلي دوست دارم نقشي بازي کنم که در آن مادر باشم و خيلي دوست دارم در فيلم يک بچه داشته باشم.

در زندگي واقعي چطور؟

دوست داشتن که خيلي دوست دارم اما فکر مي کنم هنوز آمادگي آن را ندارم.


مگر متولد چه سالي هستيد؟

خب شد پرسيديد من متولد 14 فروردين سال 61 هستم و به اشتباه در اينترنت همه جا زده اند که متولد آبان هستم.

رز رضوي در آينده چه تصويري دارد؟

زود است براي اينکه بخواهم آينده دورم را بگويم چون من خودم هنوز در حال تجربه کردن هستم.

حرف پاياني...

اميدوارم ثانيه ها، دقايق، ساعت ها، روزها و سال هاي درخشاني در انتظار همه مردم کشورم و عزيزانم باشد و روزي برسد که مشکلات مردم به کمترين حد ممکن رسيده باشد.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۵۵۷۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پادشاهی در تهران که دستورات عجیب صادر می کرد | گفت و گو با پادشاه عجیب را از دست ندهید

همشهری آنلاین ؛ حوادث: تصویر تاجی را روی بدنش خالکوبی کرده و می‌گوید که سردسته یک باند سرقت است. همه او را پادشاه صدا می زنند چون عاشق دستور دادن است. گفت‌وگو با او را می‌خوانید.
جرمت چیست؟
سند نمره کردن. تا حالا چنین اصلاحی شنیده اید؟ اجازه بدهید توضیح بدهم. کار من این است که ماشین های تصادفی را می خرم و بعد به اعضای باند سفارش همان مدل را می دهم تا سرقت کنند. مثلا اگر ۲۰۶ سفید تیپ دو تصادفیبخرم به همدستانم سفارش همان مدل را می دهم. به بعد از سرقت، شماره شاسی و موتور خودروی تصادفی را با دستگاه هک روی خودروی سرقتی می زدم. سپس ماشین جدید را با مدارک خودروی تصادفی به فروش می رساندم. به این پروسه می گویند سند نمره کردن.
چه شد که پایت به دنیای سارقان کشیده شد؟
ماجرایش جالب است. چند سال قبل عاشق یک دختر بودم. به من گفتند فلانی مثلا اصغر آقا به دختر موردعلاقه ام متلک پرانده است. رفتم سراغش اما او قسم خورد که متلک نگفته است. همین موجب شد تا با اصغر آقا دوست شوم. او گفت سارق است اما متلک پران نیست. بعد که فهمید مکانیکم پیشنهاد سرقت داد. این شد که با او و دوستانش آشنا شدم و پایم کشیده شد به دنیای سارقان خودرو.اما حالا سابقه ام زیاد شده و دیگر کمتر سرقت می کنم. سرکرده گروهم و برای خودم نوچه هایی دارم. به من می گویند پادشاه.
برای همین است که روی دستت تاج خالکوبی کرده ای؟
درسته. من عاشق قدرت و سلطنت هستم.فقط روی دستم نیست، همه جای بدنم را تاج تتو زده ام. همه دیگر از من حساب می برند و ریاست باند را به عهده دارم.
نوچه هایت چطور سرقت می کنند؟
با شاه کلید. گاهی هم شیشه می شکنند. مابقی هم فوت و فن های ما سارقان است که نمی توانم عنوانش کنم. البته اغلب ۲۰۶ و ال ۹۰ سرقت می کنند. مشتری های زیادی هم دارد و بازارش خوب است.
از هر خودرو چقدر گیرت می آمد؟
کف قیمت خرید خودروی تصادفی ۵۰ میلیون تومان است و خودروی ۵۰ میلیونی را حدود ۲۵۰ میلیون تومان می فروشم. اما چون با سارق شریک هستم تقسیم بر دو می کنیم. از هر سرقت ۱۰۰ میلیون گیرم می آید.
با پول های سرقتی چه کردی؟
خرج عشق و صفا می کنم. پول دزدی که برکت ندارد، اصلا نمی فهمم چطور خرج می شود.

کد خبر 848855 برچسب‌ها خبر مهم سارق - سرقت فراجا حوادث ایران

دیگر خبرها

  • پادشاهی در تهران که دستورات عجیب صادر می کرد | گفت و گو با پادشاه عجیب را از دست ندهید
  • پادشاهی که دستورات عجیب صادر می کرد | گفت و گو با پادشاه عجیب را از دست ندهید
  • عاشق دوآتشه استقلال؛ التماس می‌‎کردم دستانم را قطع نکنند!
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • آهنگ روز معلم + دانلود سرود گروه نجم الثاقب و متن معلم خوب من
  • عشق در قلمرو حیات وحش؛ وقتی حیوانات عاشق می‌شوند (عکس)
  • مبارزه بوکس مایک تایسون با جیک پل رسما کلید خورد
  • امروز با جامی: قتل عاشق بهانه افتاده ست
  • زندگی لک‌لک‌ها در کنار مردم روستا +عکس
  • رونالدو را راحت خریدیم چون عاشق رئال بود